نیکلاس لطیفی؛ شوماخری ایرانی
به گزارش مجله سرگرمی، روزنامه خراسان - نرگس عزیزی: با اعلام رسمی مسئولان تیم فرمول یک ویلیامز، نیکلاس لطیفی، راننده ایرانی-کانادایی از فصل بعد راننده این تیم در مسابقات فرمول یک خواهد بود. افزون بر این که نیکلاس، اولین ایرانی خواهد بود که در فرمول یک شرکت خواهد کرد، تیم ویلیامز هم یکی از قدیمی ترین و پرآوازه ترین تیم های فرمول یک جهان است که از سال 1977 در این مسابقات شرکت دارد و 9 بار عنوان قهرمانی تیمی جهان و هفت بار عنوان قهرمانی جهان راننده ها را کسب کرده است.
نیکلاس، جوانی 24 ساله است و حالا 11 سالی می شود که وارد این حرفه شده است. او که آرام آرام جهت پیشرفت در این حرفه را طی کرده، از فصل بعد قرار است به عنوان راننده دوم تیم ویلیامز در مسابقات فرمول یک شرکت کند. پدر نیکلاس ایرانی است و مادرش ایتالیایی، دو برادر و یک خواهر دارد. فرزند دوم خانواده است و متولد مونترال و بزرگ شده کاناداست.
در این مصاحبه که اولین گفت و گوی او با رسانه های فارسی زبان است، نیکلاس از تبار ایرانی اش، جهتی که تا به امروز آمده، زندگی حرفه ای و البته برنامه هایش برای آینده می گوید. هر چند نیکلاس جوان است، اما آغاز حرفه ای و پرفشار با رانندگی در مسابقات اتومبیلرانی در سنین پایین، او را پخته تر از همسالانش کرده است.
پیشنهاد می کنیم حتی اگر علاقه چندانی به سرعت و مسابقات اتومبیلرانی ندارید، مصاحبه نیکلاس را از دست ندهید. اگر هم عشق سرعت و پیست هستید که تکلیف تان مشخص است! در خورذکر است صحبت های او درباره برنامه هایش و جهتی که تا امروز طی کرده است، جذاب به نظر می رسد.
همیشه به تبار ایرانی خودم افتخار کرده ام
نیکلاس متولد سال 1995 در تورنتو است و درباره این که آیا تا کنون به ایران سفر کرده است یا نه؟ می گوید: من تا کنون ایران نیامده ام. در واقع بعد از بازگشت پدرم به کانادا وقتی که او 15 ساله بود، او هم دیگر سفری به ایران نداشته است. اما پدرم برای ما از ایران زیاد گفته است. حتی می توانم بگویم بسکمک از ارزش هایی که در زندگی به آن باور دارم و بخشی از شخصیت من تحت تاثیر همین چیز هایی است که پدرم درباره ایران و فرهنگ ایرانی به ما گفته است.
البته متاسفانه نه بلدم فارسی حرف بزنم و نه اگر کسی صحبت کند، متوجه آن می شوم. خواندن فارسی را هم بلد نیستم. نه فقط من که هیچ کدام از برادر ها و خواهرهایم هم بلد نیستند. دلیل آن هم ساده است؛ پدر ما هیچ وقت در خانه فارسی صحبت نمی کند. این را هم بگویم که همیشه به تبار ایرانی خودم افتخار کرده ام و امیدوارم این حمایتی که از ایرانی های عزیز دریافت می کنم، بیشتر شود.
در نوجوانی بی خیال تفریح شدم!
نوجوانی از دوره های حساس زندگی است که برخی افراد با انتخاب ها یا تصمیم های اشتباه، آن را تباه می کنند و این فرصت خوب را از دست می دهند، اما ماجرای نیکلاس فرق می کند: وقتی من در اوایل نوجوانی این حرفه را انتخاب کردم، مانند بسکمک از افراد دیگر که حرفه ای را در کودکی یا اوایل نوجوانی آغاز می کنند، بار زیادی را بر دوش خود حس می کردم. من تجربه یک نوجوانی معمولی را نداشتم.
شرایطم باعث شده بود که بسکمک از تفریح های معمولی دوره نوجوانی را نتوانم تجربه کنم. امکان رفتن به مهمانی را نداشتم. فرصتم برای بیرون رفتن با دوستانم و صرف وقت با آن ها به شدت محدود بود. حتی آخر هفته ها هم امکان خیلی از کار ها را نداشتم. عجیب هم نبود چراکه در طول هفته آن قدر درگیر کار بودم که دیگر انرژی برای دنبال کردن برخی کار ها در آخر هفته برایم نمی ماند.
اگر راننده نمی شدم، تاجر می شدم!
این راننده پیروز در پاسخ به این سوال که اگر راننده نمی شد، دوست داشت که چه کاره شود هم می گوید: اگر من راننده مسابقات اتومبیلرانی نمی شدم، قطعا دانشگاه می رفتم و از آن جا که به تجارت و اقتصاد هم علاقه دارم بعد از دبیرستان حتما به دانشگاه می رفتم و دروسی درباره اقتصاد، تجارت و کارآفرینی می گذراندم. بعد از آن هم به احتمال زیاد در مجموعه اقتصادی خانوادگی مان مشغول به کار می شدم.
استعداد با سخت کوشی معنا می یابد
رانندگی در پیست برای بسکمک از ما ایرانی ها با عشق به سرعت و کشیدن تیک آف، گره خورده است. نیکلاس هم با تایید این موضوع می گوید: برای آغاز این حرفه و پیروزیت در آن، عشق به سرعت و ماشین لازم است. البته مشخص است که داشتن عشق به سرعت برای این کار کافی نیست و باید موضوعات دیگری هم در نظر گرفته شود. استعداد چیزی است که در کنار تلاش و سخت کوشی معنا می یابد. بله، ما استعداد طبیعی و مادرزادی هم داریم، اما سختکوشی، داشتن اخلاق حرفه ای و تعهد است که می تواند به این استعداد فرصت بروز بدهد. پس بگذارید این طور بگویم، برای آغاز، عشق به سرعت لازم است، اما در ادامه داشتن عشق و علاقه کافی نیست.
در این بین و این روز ها شاید مهم ترین عاملی که باعث تغییراتی در زندگی من شده است، دور بودن از کانادا و زندگی جایی دور از خانه، خانواده و دوستان قدیمی ام است. این عوامل که مرتبط با زندگی اجتماعی هستند، اهمیت زیادی دارند. البته من قصد گله و شکایت از شرایط خودم را ندارم، چرا که بر اساس آن چه در زندگی ام می خواهم و به آن عشق می ورزم، زندگی می کنم. بر این اساس نه تنها گله ای بابت این فداکاری ها ندارم که از این دشواری ها لذت هم می برم.
اتومبیلرانی، تکراری و خسته کننده است!
نیکلاس درباره این رشته، نحوه ورودش به آن و این که چقدر برایش جذابیت دارد هم می گوید: آغاز این حرفه برای من، جهتی مشابه با دیگر افراد شاغل در این حرفه داشت. حدود چهار سال کارتینگ کردم و بعد از آن، وارد مسابقه با خودرو شدم. ابتدای مسابقه هایم، شرکت در فرمول 3 ایتالیا بود. چند وقتی هم در فرمول 3 اروپا مسابقه دادم. آرام آرام و طی سال ها مهارت هایم بهبود یافت و پیشرفت کردم و مراحل را بالا آمدم. بعد هم وارد فرمول 2 شدم. در نهایت هم که امسال نتایج خیلی خوبی گرفتم و توانستم وارد فرمول یک شوم.
اتفاقی که بابت آن بسیار هیجان زده ام، چراکه شرکت در فرمول یک چیزی است که نیمی از عمرم برای رسیدن به آن تلاش کردم. در این بین و به صورت معمول درباره بسکمک از کار ها در زندگی راننده های حرفه ای حرفی زده نمی شود، شاید، چون تکراری و خسته کننده هستند. شرکت در جلسات گروهی کارخانه، جلسات شبیه سازی، جلسات بخش مهندسی که اهمیت زیادی در آماده شدن برای مسابقات دارد، بخشی از برنامه روزانه و تکراری ماست. در کنار آن حجم بالایی از تمرین برای این کار لازم است. صرف زمان زیادی برای ورزش و باشگاه و تمرینات کاردیو. البته تمرینات، محدود به تمرین های ورزشی نیست بلکه شامل تمرین های ذهنی هم می شود.
مادرم ایتالیایی است، اما عاشق غذا های ایرانی!
وصف خوشمزه بودن غذا های ایرانی در تمام جهان شنیده می شود. این راننده فرمول یک در این باره می گوید: غذا های ایرانی از غذا های محبوب من هستند. البته نمی توانم بگویم که خیلی زیاد غذای ایرانی می خورم، اما خب، همین گه گداری خوردن آن ها باعث شده است تا با لذت بیشتری آن ها را بخورم. البته نه فقط من که حتی مادر و خانواده مادری من که ایتالیایی هستند هم عاشق غذا های ایرانی اند.
روز های تعطیلم را با فیلم و بازی رایانه ای می گذرانم!
یکی از نکاتی که همه دوست دارند تا درباره آدم های پیروز بدانند، این است که روز های تعطیل شان را چه می کنند: وقتی روز تعطیل داشته باشم، ترجیح می دهم استراحت کنم، فیلم ببینم یا برنامه های تلویزیونی. گاهی هم البته بازی های رایانه ای انجام می دهم. هرچند واقعیت این است که داشتن یک روز کامل که هیچ برنامه ای نداشته باشم، اتفاقی نادر است.
نکته مهمی که هست این که هرچه در این حرفه پیشرفت کنی و برنامه ات شلوغ تر شود، برنامه های ریکاوری و بازیابی اهمیت بیشتری می یابد. این طور بگویم که طبق آن چیزی که از افراد شاغل در فرمول یک شنیده ام، برگ برنده در این مسابقات، روشی است که شما ریکاوری خودتان را پیش می برید چراکه با پیشرفت شما در این حرفه، برنامه تان شلوغ تر می شود و ناچار از رفتن به مسافرت های پی در پی هستید و دیگر زمان بسیار کمی برای صرف کردن در کنار خانواده و دوستان و استراحت دارید.
ماجرا های من و تیم ویلیامز
تیم ویلیامز هم یکی از قدیمی ترین و پرآوازه ترین تیم های فرمول یک جهان است و یک راننده ایرانی-کانادایی، سال 2020 صاحب یکی از دو صندلی این تیم در فرمول یک خواهد بود. نیکلاس درباره این تیم می گوید: درباره تیم ویلیامز، خب من از روز اول در این مجموعه احساس راحتی کرده ام. جو تیم، تعاملات داخل تیم، بخش مهندسی و نحوه رفتار همه، از همان روز اول خوب بود و همه به نوعی با رفتارشان به من خوشامد گفته اند. در تیم انگیزه بالایی برای تلاش و پیشرفت در فصل بعدی وجود دارد.
رفتن به فرمول یک به معنی داشتن انتظاری بالاتر از خود است، این موضوع البته احساس فشار بیشتری هم به دنبال دارد. آسان نیست که بگویم چطور با این حجم فشار کنار خواهم آمد چراکه این مسئله نیاز به مهارت های گوناگونی دارد. من متوجه هستم فشاری که در فرمول یک وجود دارد، با آن چه پیش از این در فرمول 2 تجربه کرده ام تفاوت خواهد داشت. اما در عین حال مطمئن ام شباهت هایی هم در این بین وجود دارد که من می توانم با کمک آن چه تا به حال انجام داده ام و این روز ها انجام می دهم، از عهده آن ها بر بیایم. در عین حال که سعی می کنم قدم به قدم با این موضوع جلو بروم و برای حل مسئله فشار، مسابقه به مسابقه کار را جلو ببرم.
رمز پیروزیت ام، کسب تجربه از گذشته است
نیکلاس درباره اهدافش برای آینده و راز های پیروزیت اش می گوید: اولین کاری که این روز ها تصمیم دارم انجام دهم، مرور عملکرد خودم در فصل قبل و مسابقات فرمول 2 است؛ این که ببینم از فصل قبل چه چیز هایی می توانم یاد بگیرم و این که در آن فصل چطور می توانستم عملکرد بهتری داشته باشم. در ابتدای سال بعد، با کمک تیم ویلیامز، بخش مهندسی و مدیریت این تیم جلساتی را خواهم داشت تا بتوانم اهدافم را برای فصل بعد تنظیم کنم. این برنامه ریزی ها از جمله کار های مهم برای من است.
در نهایت این که برای فصل بعد، ما مطمئن نیستیم که شرایط تیم به چه صورت خواهد بود. تیم سال سختی را در فصل قبل پشت سر گذرانده است و امیدواریم که سال بعد، شرایط بهبود یابد. برای من البته رابطه با هم تیمی ام، جرج راسل اهمیت زیادی دارد. جرج اهل رقابت و تا به امروز نتایج خوبی هم کسب کرده است و من امیدوارم که بتوانم همپای او در این جهت حرکت کنم. اما خب این چیزی است که در گذر زمان مشخص خواهد شد.
منبع: برترین ها